#ملیکا
از دانشگاه اومدم بیرون سوار ماشینم شدم
از دستش ناراحت بودم چون الکی و بیخود عاشق بود .امافهمیدم منم زیاده روی کردم باید برم ازش معذرت خواهی کنم اما این غرورم اجازه نمیداد
#سارا
رفتم براش ازون شکلاتایی که دوست داشتو خریدم ،رفتم خونه که دیدم کفشاش جلوی دره فهمیدم همون موقع که رفت اومده بود خونه
+سلاممممممممم
٠٠٠٠٠-
+اجی من خونه نیست؟
٠٠٠٠-
دراتاقشو باز کردم
+الکی خودتو بخواب نزن که اصلا بلد نیستی این کارو
باگفتن این حرفم خنده اومد رولبش، رفتم روتختش نشستمو فقط محکم تکونش میدادم
-چته روانییییی
ـ+پاشوووووو
-هومم
+ببخشید امروز ناراحتت کردم😔
-تو منو ببخش که امروز به کسی که دوسش داری توهین کردم
+خب پس بیا برات ازون شکلاتایی که دوست داری خریدممممم🍫
-مرسی ، میخوام بهت بگم که منم کنسرت باهات میام
+واقا
-اهوممممم😊
خیلی خوشحال شدمو سفت بغلش کردم
چند روز بعد (روز کنسرت)
#ملیکا
امروز ٣دی به گفته ی سارا تولد امیر جونشه
+ اجی پاشو بریم حاضر شیم تا نیم ساعت دیگه راه بیوفتیم
- سارا خانوم من که دودیقه ای حاضرم شما بدو زود تر حاضر شو
😒+
با رفتن سارا منم رفتم ببینم یه چی بپوشم یه حسی بهم میگفت امشب لباسام باید خیلی خاص باشن
در کمد واکردم چشمم افتاد به یه مانتوی جلو بازه کرم رنگ ،اونو برداشتمو یه شلوارو شال مشکی هم پوشیدم موهامو درست کردم یکم رژ و ریمل زدم
رفتم ببینم سارا حاضر شده یا نه
-سارا تو هنوز حاضر نشدی😱
+واییی خدا مگه دیر شده
-نه ولی تو بهم گفتی من حاضر شم الان دارم از گرمامیمیرم😨
+نه بابا چیزیت نمیشه الان میام دیگه
-خیلی پرویی ، عروسی نمیخوای بری که
+تو انقدر بی احساسی که هیچی نمیفهمی ،روانی دارم میرم امیروو از نزدیک ببینم
😒-
#سارا
بعد از غر غرای خانوم و تموم شدن ارایشم رفتم سراغ لباسام یه مانتوی صورتی کم رنگ جلوباز و شلوار لی بایه شال هم رنگ مانتوم برداشتم.
رفتیم سوار ماشین شدیم که ملیکا شروع کرد😒
-سارا اونجا جلف بازی در نیاریا
+قول نمیدم
یعنی چی ،نکنه اونجا میخوای غش و ضعف کنی امیر جونت بیاد بهت اب قند بده؟؟😂
+ملیکا رانندیگتو بکن حالا اونجا یه کاری میکنم😒
بعد بدون توجه به ملیکا گوشیمو برداشتم وصل کردم به ضبط ماشین
🎶🎵🎶
با همه فرق داره
چشمای تو ایرانی اصله
دلبرم شیوه ی ناز تو
به قاجاریه وصله
با همه فرق داره لبخند لبات جاذبه داره صورت ماه تو حتی پیش ماه کم نمیاره
آخه جون دلمی جونمو بگیر هر جا که میخوای ببرش اگه عاشقی اینه حقشه دلم هر چی که میاد به سرش
یعنی دل تو بگه هر جوری شده ناز عشقتو بخرش
آخه جون دلمی جونمو بگیر هر جا که میخوای ببرش دیگه عاشقی اینه حقشه دلم هر چی که میاد به سرش
یعنی دل تو بگه هر جوری شده ناز عشقتو بخرش
با همه فرق داره چشمای تو انقد که نجیبه خم ابروی
اخه جون دلمی جونمو بگیر هر جا که میخوای ببرش دیگه عاشقی اینه حقشه دلم هر چی که میاد به سرش
یعنی دل تو بگه هر جوری شده ناز عشقتو بخرش
🎶🎵🎶
اهنگ که تموم شد
یه ربع بعدش رسیدیم جلوی سالن میلاد
استرس داشت خفم میکرد
لبام گز گز میکرد
دستو پام میلرزید
حس میکردم امشب یه اتفاقی میوفته😞
#ملیکا
رفتیم روصندلیامون نشستیم دقیقا جلوی استیج بودیم اگه دقیق بخوام بگم ردیف اول صندلی ١٥و ١٦ جاهامون بود .
امیر و رهام که وارد شدن
سارا یهو ناخوداگاه داد زد: امیر دورت بگردمممم
امیرم درجا گفت خدانکنههههههه:/
سارا دیگه از خودش بیخود شده بود مخصوصا از وقتی که امیرم اینجوری گفت.
کنسرت ک تموم شد جلو در بک استیج وایستاده بودیم.
+کاشکی میتونستیم بریم عکس بندازیم😔😔
-نمیتونیم بریم؟؟؟
+نه نمیزارن 😔😭
#سارا
بعد از گفتن این حرفم ملیکا بدو بدو رفت سمت بک استیج
نمیدونم چی گفت که بادیگاردا گذاشتن مابریم تو 😳
+ملیکا چی گفتی مگه به این بادیگاردا
-تو کاریت نباشه مگه نمیخواستی بااینا عکس بندازی
+اهوم
-خب دیگه من حلش کردم
+عاشقتممم
رفتیم جلوتر دیدم امیر و رهام و امیر میلاد و یاشار اونجا وایستاده بودن
هیچ کسی به غیر از ما چند نفر اونجا نبود
تا امیرو دیدم هول کردم گوشیم از دستم افتاد و خورد شد 😱
امیر:عه خانوم گوشیتون
منم با جوری که معلوم بود هول کردم گفتم نه چیز خاصی نبود😝
رفتیم برای عکس انداختن که یه دونه منو امیر تک با گوشی ملیکا انداختیم
اومدیم چهار تایی عکس بندازین (منو ملیکا و امیرو رهام)که امیر بهم گفت گوشی خواهرتون یکم تار میگیره میخواین باگوشی من بگیرین بعد براتون میفرستم
منم سریع قبول کردم.😊
#امیر
نفهمیدم چیشد تامنو دید گوشیش از دستش افتاد
اما منم اونو دیدم دلم یه جوری ریخت
نمیدونم چرا ولی تا حالا اینجوری یه دخترو ندیده بودم
منم سریع از وقت استفاده کردمو بهش گفتم که عکسارو با گوشی من بگیره که بعدا براش میفرستم اما اگه منظورمو فهمیده باشه یه جورایی بهش گفتم شمارشو بهم بده.
#ملیکا
رفتیم که که چهار تایی باهم عکس بدازیم
به صورتی که منو سارا وسط بودین وامیر سمت سارا و رهام هم سمت من بود .
موقع عکس انداختن دیدم یه چیزی داره کمرو لمس میکنه .
برگشتم دیدم...
.....................................
پارت چطور بود؟! 😍
امیر شماره سارا و میگیره؟!
چی کمر ملیکارو لمس کرد؟! 🤔